!! تراوشات یک ذهن پریشان

پنهان شده ام پشت لبخندى که درد میکند...زمین...خمیازه ایى بکش به زیر پاى من..فقط همین

!! تراوشات یک ذهن پریشان

پنهان شده ام پشت لبخندى که درد میکند...زمین...خمیازه ایى بکش به زیر پاى من..فقط همین

دلتنگم،اما نه برای هر کس!

هوا ابری و بارانی ست 

و من 

دلتنگم

و این همه ی اعتراف هاست...


پ ن 1:انتظار نداشته باشید که با این اعتراف دوره بیفتم توی خیابان ها تا مخ یک مادر مرده را برای چند ساعت همخوابگی بزنم تا هوا کمی بهتر شود و دلتنگیم کمتر!!درست است دلتنگم،اما نه برای هر کس!!...

پ.ن‌2: قیامت می کند حسرت، مپرس از طبع ناشادم  ...

پ ن3:بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون ،چشام خیره به نور چراغ تو خیابون،خاطرات گذشته ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد